سلام.. خدمت شما دوستان عزیزم. خوش آمدید
نظر یادتون نره والا : |
سلام.. خدمت شما دوستان عزیزم. خوش آمدید
نظر یادتون نره والا : |
1
دلم از عشق سهم کمـی داشت
بـرایم با تو بودن عالمـی داشت
دلم کسی را میخواهد
که از جنس خودم باشد
دلش شیشه ایی گونه هاش بارانی
دستانش کمی سرد
نگاهش ستاره باران باشد
دلم یک دل ساده می خواهد
به سلامتی اون دختری که سردی دستاشو با گرمای بخاری ماشین
یه بچه پولدار عوض نمیکنه به سلامتی اون پسری
که وقتی یه دختر ناز خوشگل تو خیابون می بینه
سرش رو بندازه پایین بگه هر چی هم
که باشی انگشت کوچیک یه عشق
خودم نمیشی....
یک دروغ ممکن است دنیا را دور بزند و به جای اولش برگردد
اما در همین مدت، یک حقیقت هنوز دارد بند
کفش های خود را می بندد تا حرکت کند.
گاهی دلت از سن و سالت می گیرد
میخواهی کودک باشی
کودک به هر بهانه ای به آغوش غمخواری پناه می برد
و آسوده اشک می ریزد
بزرگ که باشی
باید بغض های زیادی را بی صدا دفن کنی …
آنــقــدر زیبـــا عاشق او شده ای
کـــه آدم لـــذت مــــی بــرد از ایـــن هـــمــه خــیـــانــت !
روزی هــم اینگــونــــه عـــاشـــق من بــودی . . .
یـــادت هــســت لــعــنــتــی ؟؟؟.
همه از راه رفتن زیر بارون لذت نمیبرن . . .
آه …
زمستان چقدر زیباست! …
،می پسندم زمستان را که معافم می کند
از پنهان کردن دردی که در صدایم میپیچد و اشکی که در نگاهم میچرخد ...
و به همه می گوییم سرما خورده ام!...
حکایت ما آدم ها …
حکایت کفشاییه که …
اگه جفت نباشند …
هر کدومشون …
هر چقدر شیک باشند …
هر چقدر هم نو باشند
تا همیشه …
لنگه به لنگه اند …
مچاله شده ام در خودم ...
با بوی سیگار و طعم تلخ چای مانده
پنجره را باز نکن !
امروز دلم می خواهد غمگین باشم ! . . .
... امــــروز کــه دیدمتـــــ دلــــــم مثلــــ قبــل ها نلـــرزیــــد
… فقــــــــــط دردمــــــ آمـــد از اینــکه
عمـــرم را بــــرایــــ کســــــــی تــلـف میکردم کــــهـ
دوســـــــتم نداشـــت
... هـمــیــــــــن
...خوابم نمیبرد
... به همه چیز فک کرده ام
... بیشتر به تو
... و میدانم که خوابی
وقبل از بسته شدن چشمهایت
... به همه چیز فکر کرده ای جز من
... منی که بی فکر تو سر نمیکنم
...تـــمـامـــــ تــرســـمـــ از ایــنــه کـــه
...عــاشـــق کــســی بــشــمـــ و
...تـــو بــرگــردیــــ
وقتی تمام راه را آمدم
وقتی تا تو هیچ نمانده بود
چه قدر دیر یادش آمد خدا
... که ما قسمت هم نبودیم
: (
یکی از بدترین ظلم هایی که
عطرها و آهنگ ها به ما میکنند اینکه
بدون اجازه گرفتن
...پرتمون میکنن وسط خاطرات
...عشق واقعی وقتیه که دختر به سادگی چشماشو میبنده و اجازه ی بوسیدن میده
...اما پسر پیشونی دختر رو میبوسه
. . . باران باشد تو باشی و یک خیابان بی انتها به تمام دنیا میگویم خداحافظ
ﺧﻮﺍﺑﻢ ﻣﻴﺎﺩ ﻭﻟﻲ ﻧﻤﻴﺮﻡ ﺳﻤﺖ ﺗﺨﺖ ﺧﻮﺍﺏ
ﺍﻭﻥ لعنتی ﻳﻪ ﺗﻠﻪ ﺳﺖ
ﺗﻮﺵ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺧﺒﺮی ﻧﻴﺴﺖ
فقط ﻓﻜﺮ ﻭ ﺧﻴﺎﻝ ﻛﻪ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﻣﻮ ﻣﻴﻜﺸﻪ
. . . عشق که باشه ی سری چیزا تعطیل میشه...حتی فراموش
سکوت گورستان را میشنوی رفیق؟
دنیا ارزش فریاد زدن ندارد